در جامعه، افراد منافقي هستند كه از معروف نهي ميكنند و از منكر حمايت ميكنند امر به منكر ميكنند و نهي از معروف كه ﴿الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضَهُم مِن بَعْضٍ﴾ اينها ﴿يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ﴾ هستند که از خوبي باز ميدارند و به بدي دعوت ميكنند.
اين وصف ناپسند نفاق در درون برخي افراد هست؛ يعني برخي از قوا به زشتي امر کرده و از خوبي نهي ميكنند که نفس امّاره بالسّوء از همين قبيل است ﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ﴾ لذا با وجود چنين نيرويي،جلال و شكوه نفس انسان رخت برميبندد و ديگر روح آدمي آن عزّت و جلال را ندارد.
قبل از اينكه نفس، انسان را از معروف باز بدارد و امر به منكر و زشتي كند مأموران داخلي دارد كه زشت را زيبا نشان ميدهند و كارش به عهده نفس مسوّله است «تسويل» يعني زشت را زيبا نشان دادن و بالعکس يعني معروف را منكر نشان ميدهند و منكر را معروف و با تبليغ سوء، آن عمل معروف ميشود منكر لذا انسان به اين منكر امر ميكنند.
اين ﴿سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ﴾ كه وجود مبارك يعقوب(سلام الله عليه) به فرزندانش گفت همين است يعني به طرزي برادر كُشتن يا برادر را به چاه انداختن براي شما زيبا شد كه دست به چنين كاري زديد.
بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، درس اخلاق92/09/14